وبلاگ :
بهداشت روان
يادداشت :
افتتاح سايت مشاوره ي رايگان روانشناسي
نظرات :
65
خصوصي ،
42
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
dark girl
سلام خسته نباشيد ممنون از کمکي که ميکنيد
راستش من همش احساس ميکنم که ادم مزخرفيم هيشکي منو دوست نداره البته دليلشم اينه که من زيادي ساده ام و به ديگرون مهربوني ميکنم....هميشه به خواسته هاي ديگرون توجه کردم هميشه سعي کردم طوري باشم که اونا ميخوان هميشه با راه نيومدناشون راه اومدم شايد نتونستم ولي سعي خودمو کردم که تا جايي که ميتونم درکشون کنم باهوش طوري رفتار کردم که دوست داشتم باهام همون طور رفتار بشه اما هيچکس درکم نکرد هيچکس اهميت نداد من چي ميخوام ...احساس ميکنم ديگه هيچي برام قشنگ نيست من به اينده اميد زيادي دارم و دوست دارم زندگي خاصي داشته باشم بهترين زندگي رو....اما از رفتار ديگرون.. از اين يک دستي زندگي خسته شدم...ديگه حوصله هيچي رو ندارم حتي حوصله ندارم راه برم يا حرف بزنم مغزم تنبل شده ياري نميکنه کلماتو جملاتو به خاطر بيارم يا جمله بندي کنم حتي بعضي وقتا دوستام که بم تل ميزنن جوابشونو نميدم با اينکه دوست دارم باهاشون بحرفم...يا مثلا من علاقه زيادي به اموزش انگليسي دارم اما وقتي سي دي اموزش انگليسي رو گوش ميدم ربع ساعت نکشيده مخم هنگ ميکنه...بي اختيار ميزنم زير گريه همش تنهام...موقع تکلم قاطي ميکنم کلماتو باهم....نميدونم چيکار کنم..امکان رفتن به روانپزشکم ندارم....تورو خدا کمکم کنيد دارم نابود ميشم..
در ضمن من متولد22.11.1372
توي خونه هم کسي تقريبا کاري به کارم نداره جز مامانم که همش نغ ميزنه چرا همش تنهايي و اخمو(ميگم که درک نميکنن)